حجاب ، انگیزش جنسی وعشق

عشق از خصوصیات ژنتیکی انسان نیست، چیزی است که خود انسان آن را خلق کرده است، عشق در بین انسانهای بدوی یک مفهوم ناشناخته است اگر بخواهید عشق را به یک زبان بدوی ترجمه کنید مایوس خواهید شد، دلیل پیدایش مفهومی به نام عشق، جدا سازی تدریجی مرد از زن و وضع قوانینی در محدود ساختن روابط جنسی توسط ادیان باستانی یا حکومتهای مرد سالار بود، این قوانین انسان را از کمونیسم اولیه جنسی دور ساخت و عطش انسان برای آمیزش جنسی را فزون تر ساخت ، رفته رفته سکس مشغله ذهنی انسان متمدن شد از بین این مشغله ها، احساسی وابستگی شدیدی زاده شد که عشق نامیده می شود و آنقدر مقدس بود که آسمانها را نیز بی نصیب نساخت. این مفهوم، یا جزء صفات خدایان شد یا برخی خدایان، خود نمادی از عشق  و الهه عشق شدند. حجاب یکی از این محدودیتهایی است که در پیدایش عشق نقش بازی کرده است. به تدریج تمام محدودیتها ، در جوامع مدنی رنگ می بازند و اینکه عشق هم با این روند رنگ خواهد باخت یا نه ، پرسشی است که گذشت زمان به آن پاسخ خواهد داد. امیدوارم انسان آنقدر توانمند باشد که ضمن پیشرفت مدنیت ، یتواند از عشق نیز پاسداری کند. درشکل زیر زن، لباس راهبه های مسیحی را به تن دارد و به نوعی رویاهای مردانه و زنانه ای که از محرومیت سکس با این نوع زنان ناشی می شود نشان می دهد.